جمعه بیست و هشتم اردیبهشت ماه
تفاوت‌دو دیدگاه؛

مدیران‌محبوب و‌مدیران‌مغضوب!

طیف خاصی از افراد همفکر با وزیر ورزش علیرغم بی کفایتی طی سالیان‌ اخیر بر مصادر امور قرار گرفته و  محبوب شدند.برخی عناصر توانمند و منتقد مدیریت ورزش هم مغضوب واقع شدند و از صحنه‌دور ماندند.

طیف خاصی از افراد همفکر با وزیر ورزش علیرغم بی کفایتی طی سالیان‌ اخیر بر مصادر امور قرار گرفته و  محبوب شدند.برخی عناصر توانمند و منتقد مدیریت ورزش هم مغضوب واقع شدند و از صحنه‌دور ماندند.


نگاهی به افرادی  که طی چند سال گذشته در راس هیات‌مدیره دو باشگاه پرسپولیس و استقلال قرار گرفتند،به وضوح از نگاه یکسویه و جانبدارانه وزیر ورزش حکایت می کند.
حضور طیفی خاص از  سیاسیون و مدیران اقتصادی و کارکنان‌وزارت ورزش در پستهای کلیدی موجب ابن نابسامانی و از هم گسیختگی شده است.
بدهی های سنگین و مستمر سرخابی ها و صدور احکام‌ متعدد از سوی فیفا و جرائم‌مالی پیاپی همه را به ستوه آورده است.
فدراسیون فوتبال و در راس آن مهدی ناج و همکارانش هم به قدری ضعیف‌عمل کردند‌و گوش به فرمان وزارت بودند که افتضاح ایجاد شده در قضیه به کار گرفتن وبلموتس سرآمد این سو مدیریت  بود.
سال گذشته با توجه به مشکلات و اختلافاتی  که در هیات مدیره سرخابی ها مشاهده شد.خیلی از صاحب نظران اعتقاد داشتند باید کار را به ورزشی ها و اعضا این دو خانواده سپرد.
برای مثال از محمد دادگان‌در راس هیات مدیره پرسپولیس سخن به میان آمده بود.
متاسفانه این عناصر کارآمد به دلیل نگاه منتقدانه به عملکرد وزارت ورزش ،همواره مورد بی توجهی و غضب قرار گرفته و  از صحنه دور مانده اند.
ساختمان فدراسیون فوتبال که امروز به دلیل ندانم‌کاری آقایان‌ و ادعای شستا، در معرض مزایده و فروش‌قرار گرفته  است ،توسط دادگان خریداری شده است.
او‌ دو ساختمان مجزا برای پرسپولیس و استقلال هم خریده بود و در لحظه خروج از فدراسیون پول قابل توجهی هم در‌حساب باقی گذاشت.این افراد با این عملکرد مشخص و طیف گسترده ای با این دیدگاه‌ باید بیرون گود باشند و برخی رفقا و هم مسلکان‌ این صندلی ها را غصب کنند.
تاج‌و همکارانش اگر چه در جناح همفکر وزیر نبودند،اما‌به دلیل متابعت و حرف شنوی در فدراسیون‌باقی ماندند.
قبول دستور مقام بالاتر و بی توجهی و بی مبالاتی در عقدقرارداد با ویلموتس باعث تحمیل خسارت دویست میلیارد تومانی به‌بیت المال شد.
از طرفی عدم‌پرداخت طلب شستا در موعد‌مقرر باعث اقدام‌حقوقی سازمان‌تامین‌اجتماعی و به مزایده گذاشتن ساختمان فدراسیون شد..
عجیب تر آنکه همکاران تاج در هیات رئیسه که‌متن قرارداد ویلموتس را امضا کرده اند‌،علیرغم این بی مبالاتی تصمیم دارند در انتخابات جدید هم حاضر شوند.
چقدر گزنده‌است وقتی می شنویم پاداش حضور پرسپولیس در جام باشگاههای آسیا باید بابت مطالبات بودیمیر و کالدرون و... تهاتر شود و وجوه قبال توجهی باقی نمی ماند.
چقدر آزار دهنده است‌وقتی می بینیم استقلال برای یافتن زمین تمرین مناسب به در و دیوار می زند و هنوز هیات مدیره کاملی ندارد.
حقیقتا  رنج آور است ،وقتی شاهد پرداخت‌بخشی از  قرارداد ویلموتس از جیب کارگران و اقشار ضعیف جامعه هستیم.
فوتبالی که ادعای حرفه ای دارد و پیشنهاد میزبانی جام ملتهای آسیا را داده از پرداخت پول شستا عاجز است و لاجرم ساختمان اداری اش را در معرض فروش می بیند و...
با این اوصاف باید قبول کرد.ورزش و فوتبال ما با ابن نگاه محدود به جایی نخواهد رسید.
لازم است با دید وسبع تر و درایت بیشتری به موضوعات کلان ورزش و فوتبال بنگریم.
از مدیریت فعلی وزارت ورزش انتظار اصلاح و بهبود اوضاع را نداریم.زیرا گوش شنوایی‌نمی یابیم. 
باید کماکان دندان روی جگر بگذاریم تا ببینیم در انتخابات آتی فدراسیون‌فوتبال چه‌اتفاقاتی رقم خواهد خورد.
شاید سال آینده  تحولی در ساختار مدیریت وزارت ورزش ایجاد شود و پس از انتخابات ریاست جمهوری،فردی بر اساس توانایی و کارآمدی بر مصدر ورزش کشور قرار گیرد.
 پرونده قطور این آزمون و خطا‌ها  و باید و نبایدها را چگونه باید بست  و بر مشکلات‌فائق آمد؟
راه برون‌رفت از این‌بحران مدیریتی،شایسته سالاری است نه رفیق بازی!
سپردن کار به عناصر با تجربه و تحصیل کرده علوم تربیت بدنی است نه عناصر سیاسی‌ وهمفکر در جناح و باند!

نویسنده: احمد‌میرزاییان