یکشنبه سی ام اردیبهشت ماه
تابوت ورزش بر دوش دولت

قهرمانی که آرزوی مرگ می کند و قهرمانی که...

از سنگ صدا درآمد اما از مسئولان ورزش و غیر ورزش دریغ از یک تلفن یا ابراز همدردی با قهرمانی در بستر افتاده المپیک، واقعا تاسف آور است.

وقتی که خروس طلایی ایران در سه سال ۱۵ بار رکورد وزنه برداری جهان را جا به جا کرد و در طول دوران ورزش قهرمانی اش ۶ مدال طلای المپیک و جهانی را در کارنامه خود ثبت می‌کرد هرگز و هیچوقت فکر نمی‌کرد قهرمانی که زیر وزنه های سنگین میادین بزرگ ورزشی ابدا خسته، درمانده و بازنده نمی‌شد امروزه از خدا آرزوی مرگ داشته باشد.

وزنه های سنگین وزنه برداری هرگز نتوانست کمرش را خم کند ولی او این روزها زیر مخارج سنگین زندگی مغلوب شده بطوری که‌  "مرگ"برایش فرشته نجات است.

حرف های این روزهای قهرمان المپیک دل هر انسانی را بدرد می‌آورد. محمد نصیری که بارها نام ایران را بر بام جهان در عصر طلایی خویش پرآوازه کرد آری این قهرمان پرآوازه المپیک که نامی بزرگ و سنگین در ورزش ما دارد اینروزها بار سنگین مخارج زندگی او را ناامید کرده که مرگش آرزوست.

خروس وزن طلایی ایران که هرگز کمرش در برابر وزنه های سنگین وزنه برداری خم نشد، دلاورانه وزنه ها را بالا می‌برد و برای مردم کشورش شور، شادی، شعف و خوشحالی وصف ناپذیر به ارمغان می‌آورد.

او به صراحت اعلام داشته که هرروز آرزوی مرگ از خدا دارد، حرفهای سنگین و غم انگیز او علاوه بر اینکه برای ورزش ما خفت بار و شرم آور است.

پیام وحشتناکی برای جامعه ورزش دارد، از این پس کار دبیران و مربیان ورزشی بسیار سخت شده است.                          ورزشکارانی که در دورترین نقاط ایران با تلاش مربیان دلسوز تمرین می کنند تا مدال و آوازه "محمد نصیری ها" را تکرار کنند و نوجوانان و جوانانی که حضور در دهکده المپیک و بدست آوردن مدال طلای المپیک آرمان و آرزوی آنهاست، اینک با حرف های برحق ولی دلخراش و مایوس کننده محمد نصیری چه انگیزه ای برایشان باقی می ماند که بتوانند سالها تلاش کنند تا به مقام و جایگاه "نصیری" برسند ؟                                           آنان قطعا در دل خود پرسشی به بلندای سن "محمد نصیری " خواهند داشت که قهرمان المپیک شویم تا روزی آرزوی مرگ کنیم و اسیر ابتدایی ترین مشکلات معیشتی زندگی باشیم؟                                       ورزش ایران را چه شده است که قهرمان المپیکش آرزوی مرگ دارد؟ کاپیتان و قهرمان قایق رانی اش در بندر انزلی با دلهره اینکه سد معبر شهرداری به بساط او حمله ور نشود،دستفروشی نماید، ورزش ایران را چه شده است که "حسین فاضلی" رامسری که سابقه حضور در ۱۱۰ رویداد ورزشی برون مرزی را دارد و بیش از ۱۵ کیلو مدال قهرمانی برای ایران به ارمغان آورده امروز در خیابان های رامسر با دلهره و ترس دستفروشی کند و بگوید اگر نصف ۴۵ سالی که در ورزش قهرمانی بودم دستفروشی می کردم حالا صاحب خانه بودم.

ورزش ما را چه طاعون و بلایی گرفته است که باید قهرمانش در یکی از شهرهای شمالی سرویس های بهداشتی را بشوید، در حالی که فرزندان مرفهان بی درد با دخالت صاحب منصبان به کار گرفته شوند و یکی از آنان ماهیانه ۳۰ میلیون تومان از شورای شهر تهران حقوق بگیرد؟            

در چنین اوضاع و احوال وخیمی که ورزش و ورزشکاران با آن درگیرند سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در صدد است که از پیکر بی‌جان ورزش مالیات بستاند و در یک " راهزنی مالیاتی" شرایط جامعه را به سمتی پیش ببرد که با توجه به تورم شدید و کوچک شدن سبد کالای خانوار ورزش از سبد خانوار حذف شده و به سلامتی افراد جامعه آسیب وارد شود.                               

بر اساس آمار منتشره ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار مصرف کننده مواد مخدر داریم و دانش آموزان زیادی در صف طویل مواد مخدر قرار دارند و مسئولان در غفلت از این معضل اجتماعی.                   

70 درصد جمعیت کشور بعلت سوءتغذیه و کمبود مصرف پروتئین دچار اضافه وزن هستند و رئیس پنجمین کنگره جراحی های چاقی و بیماری های متابولیک اعلام کرده که بیش از ۵۰ میلیون از جمعیت ایران مبتلا به اضافه وزن و چاقی هستند.

برای جامعه ورزش این پرسش مطرح است که چند نفر مثل "دکتر رضا صالحی امیری "پیدا می شوند که بخشی از مخارج محمد نصیری ها را پرداخت کنند؟

اینک سازمان برنامه و بودجه با وضع کردن مالیات بر ورزش، جنازه آن را بر دوش دولت گذاشته و جامعه بزرگ ورزش منتظرند که آیا نمایندگان محترم مجلس هم زیر این تابوت را خواهند گرفت و پیکر بی جان ورزش را تشییع خواهند کرد؟

مجلس نبايد در تنگنایی که سازمان برنامه و بودجه برای دولت ایجاد کرده شریک شود زیرا این لکه سیاه در تاریخ ورزش ماندگار خواهد شد، هیات دولت باید به جامعه چند میلیونی ورزش پاسخ دهد که ورزش در "اولویت "چندم آن قرار دارد؟ قهرمانانی مثل محمد نصیری برای ادامه حیات چه باید بکنند؟

آقای کیومرث هاشمی وزير ورزشی است که خود ورزشکار بوده، دانش آموخته این رشته است و پله های ترقی مسئولیت های ورزشی را نه با چرثقیل و آسانسور که با ماراتن مدیریتی خود طی کرده و دولت و مجلس باید به او قرب و منزلت و امتیازات ویژه ای بدهند و دست او را برای کمک به ورزش و ورزشکاران باز نگهدارد.

آقایان صاحب منصب که شاید در هفته ۷ دقیقه هم ورزش نمی‌کنید براستی ورزش در اولویت چندم است؟ برای آنان که با ورزش هیچ انس و الفتی ندارند هر شعر، سرود و مرثیه ای بخوانيد بی معنی است.

تابوت ورزش را بر دوش بگیرید که المپیک پاریس در راه است، ماليات از ورزش بستانید حتی عوارض هم می‌توانید از ورزش بگیرید.

عوارضی که محمد نصیری دارد پرداخت می‌کند آبرویش است که با هیچ مبلغی نمی‌توان آنرا جبران‌ کرد.

نویسنده: علی افتخاری، کارشناس ورزش