جمعه بیست و هشتم اردیبهشت ماه

جوانمردی با تختی زنده است

امروز هفدهم دی ماه سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی است. مردی که یاد و نام او هرگز از خاطره ها نخواهد رفت.

تختی اگر تختی شد به خاطر مدال های رنگارنگ و افتخارات بی شمارش نبود. او البته قهرمان هم بود، قهرمان دست نیافتنی و دلاور بی همتای دوران، پهلوان اول ایران هم شد و پشت تمام بزرگان را با خاک آشنا کرد اما تمام این عناوین و افتخارات دلیل محبوبیت تختی نشد بلکه او زمانی به مقام پهلوانی دست یافت که این نشان افتخار را مردم به سینه او زدند. مردم کوچه و بازار، فرو افتادگان و رنجدیدگان، کسانی که با تمام وجود به عظمت روح جوانمردی پهلوان کشورشان ایمان داشتند. همان ها که روز مرگش سراسیمه و اندوهگین به خیابان آمدند با این امید که مرگ جهان پهلوان شایعه ای بیش نباشد.

اینک سال ها از حماسه زندگی تحتی سپری شده، نسل ها آمده و رفته اند اما مادر گیتی چون او نزاده. این روزها بسیاری از مرام و مسلک تختی دم می زنند اما نمی دانند پهلوان باید در دل مردم جای داشته باشد. غم مردم را بخورد و سکه جوانمردی اش بر قلب های همین مردم حک شده باش. شاید همین دلیل کافی باشد که پس از  نیم قرن مادر گیتی چون او نزایید و هیچ قهرمانی نتوانست بر ستیغ قله ای که تختی ایستاده پای بگذارد.

امروز نیز چون سال های گذشته بسیاری بر سر مزار تختی گردخواهند آمد عده ای داد سخن در خواهند داد تا با یادکردی از مرام و مسلک جهان پهلوان به دیگران درس معرفت دهند. دریغا که رسم و آیین تختی برچیده شده و این مدعیان چگونه می توانند در مصاف معرفت به گرد پای تختی برسند. بی گمان تختی زنده است تا زمانی که جوانمردی زنده است.

نویسنده: احمد دباغ