جمعه بیست و هشتم اردیبهشت ماه
وعده ای که محقق نشد؛

واگذاری سهام سرخابی ها نخ نما شده است!

در ورزش نفرات بیشماری را می شناسیم که به مسئولان وعده و وعیدهای توخالی می دهند و با خوش خیالی راهی را طی می کنند که به چاه ویل ختم می شود!

در جلسه ای در جمع همکاران گفتم: ما اهالی رسانه بیش از سه دهه حرف های قلمبه سلمبه از برخی می شنویم که عنقریب سهام سرخابی ها از طریق بورس واگذار می شود.

ما این ادعاها را از ابتدا قبول نداشتیم و مانند کسی که از ریسمان سیاه و سفید واهمه دارد، بکرات گفته ایم که این تصمیمات ناپخته و نسنجیده به نتیجه نخواهد رسید.

علاقه مندان دو تیم یادشان هست که سالها پیش دو سه نفر پا‌پیش گذاشتند تا سهام پرسپولیس و استقلال را خریداری کنند. در همان برهه ،مسئولان خصوصی سازی با آگاهی از اوضاع خریداران به لحاظ بدهی های مالی و نداشتن وجاهت لازم، بلافاصله موضوع اهلیت را مطرح کردند و...

دو سال پیش هم ده درصد از سهام دو باشگاه عرضه شد و مردم و علاقه‌مندان سرخابی ها  در راستای کمک به تیم محبوبشان در این امر مشارکت کردند. متاسفانه این پولها پودر شد و سهام مردم از بین رفت.

با حضور دکتر هاشمی در وزارت ورزش لزوم تغییر در هیات مدیره استقلال و پرسپولیس مطرح شد و همگان تقویت هیات مدیره و نظارت بر عملکرد دو باشگاه تحت نظر وزارت ورزش را یادآور شدند.

در این برهه هم مسئولان خصوصی سازی با حمایت برخی وزرا مجددا بحث واگذاری 51 درصد از سهام دو باشگاه را پیش کشیدند.

این تصمیم خام و نخ نما شده، زمان زیادی برد و وزارت ورزش هم از اقدام عاجل برای تغییر در هیات مدیره صرف نظر کرد.

با توجه به ورود وزارت اقتصاد و دارایی و وزارت صمت در این زمینه و پیش بینی های سازمان خصوصی سازی،بستری فراهم شد تا وزارت ورزش به این باور برسد که این بار بحث واگذاری یکسره خواهد شد.

روزهای متمادی سپری شد و سازمان خصوصی سازی با قیمت گذاری عجیب در این وادی حرکت کرد. ما که داخل گود بودیم به طور قطع می دانستیم که این اقدام به نتیجه نخواهد رسید.

فوتبالی که منابع درآمدی ندارد و سالیان متمادی از بودجه دولتی و بیت ‌المال ارتزاق کرده چگونه می تواند با ورود بخش خصوصی روی پای خود بایستد؟

تا مادامی که تکلیف حق پخش و تبلیغات‌ محیطی و درآمد روز مسابقه بدرستی اجرا نشود، نمی توان به موضوع واگذاری دل سپرد.

در همین ارتباط سازمان خصوصی سازی اعلام کرد به دلیل نبود خریدار بحث واگذاری در روز ۱۲ دی ماه انجام نخواهد شد. این تعویق چند باره تاکیدی است بر همان نقد قبلی .

تا مادامی که مباحث درآمد پایدار در فوتبال را بدرستی تعریف نکنیم نباید به این نحوه واگذاری ها‌ خوش بین باشیم.

گفته‌ می شود شرکت شستا و هلدینگ خلیج فارس دو مشتری این مزایده بوده اند،اما پیشنهادی نداده اند!

شستا که زیر مجموعه سازمان تامین اجتماعی است باید منابع مالی خود را صرف حمایت از بازنشستگان و کارگران کند. تامین اجتماعی برای پرداخت حقوق بازنشسته ها با مشکلات عدیده ای مواجه بوده و هم اینک برای افزایش حقوق سال آینده با کوهی از مشکلات روبرو می باشد.

این شرکت برای خریداری سهام بلوکی یکی از این دو باشگاه کدام منابع درآمدی  مشخص در اختیار دارد؟‌

شرکت هلدینگ‌خلیج فارس هم وضعیتی مشابه دارد و امکانات خود راباید برای کارگران و نیروی انسانی فعلی بکار بگیرد نه در فوتبال پر هزینه و بدون درآمد! فوتبال در عصر کنونی یک صنعت قابل اعتنا بشمار می آید.

کنفدراسیون فوتبال آسیا هم اخیرا با تاکید فیفا دستورالعمل های سختی برای اعضا وضع کرده است.

برای مثال باید منابع درآمدی باشگاهها  مشخص و صورت های مالی در بحث هزینه و درآمد شفاف و روشن باشد. چنانچه باشگاههایی از این  دستورالعمل تخطی کنند و یا دارای حسابرسی دقیقی نباشند از گردونه مسابقات آسیایی خارج خواهند شد و...

حال که بحث واگذاری منتفی شده است، انتظار می رود وزارت ورزش در باره انتخاب هیات‌مدیره جدید دو باشگاه اقدام کند.

بحث نظارت برعملکرد دو باشگاه را جدی بگیرد واجازه ندهد مدیران و دست اندرکاران سرخابی بر‌ اساس سلائق و تمایلات شخصی خود اقدام کنند.

باید بپذیریم نحوه عملکرد دو باشگاه مذکور در مباحث اقتصادی، فنی و فرهنگی و رعایت اصول و مبانی اخلاقی پذیرفتنی نیست و باید با آن مقابله کرد.

نویسنده: احمد میرزاییان