جمعه بیست و هشتم اردیبهشت ماه
والیبال از نگاهی دیگر...

ماه می آید و مه می رود...!

یکم؛نقل است که تا ده روز آینده سر مربی جدید تیم ملی معرفی خواهد شد و هیچ بعید نیست باب مذاکره دو باره با بلیجیتی هم باز شود؛

خب!سر کیسه را که شل کنیم زانوی ابر مربیان دنیا نیز سست می شود،مربی تیم ملی داشته باشیم حد اقل چند جوانی را در لیگ جرقه زده اند زیر نظر می گیرد ولی ایکاش اول تکلیف انتخابات ریاست فدراسیون مشخص شود اگر چه هر شخصی که بر صندلی ریاست تکیه بزند با حضور مربیان بزرگ روی صندلی هدایت تیم ملی مشکل نخواهد داشت.

دوم؛برخی باشگاه‌ها درحد فاصل نیم فصل لیگ برتر سراغ لژیونر های ایرانی رفته اند اما میلاد عبادی پور و امیر حسین اسفندیار حاضر می شوند به لیگ داخلی باز گردند؟ کاش مربیان وطنی از خلاء استار هایی که به اروپا رفته اند استفاده بهینه را می بردند و در جهت ساختین و پروراندن جواناني که گاهی جرقه می زنند استفاده می کردند،هدایت تیمهای پر ستاره مشکلات و مدیریت خاص خودش را دارد اما هنر مربیان واقعی تربیت نو ستاره ها و جوانان مستعد است.

سوم؛در یکی از تیمهای شهر ستانی بازیکنی وجود دارد که هنوز هیچی نشده پاسور را خودش انتخاب می کند برای مربیان چشم و ابرو نازی می کند و به دلیل ناسازگاری سالی یک تیم را تجربه می کند و حیف که نه قدر خود را می دانند و نه سپاسگزار سرمایه گالری باشگاه‌ها هستند اینان ماه می آیند و مه می روند!!

چهارم ؛نیم فصل اول بیشتر تیم‌ها از وضعیت داوری شکوه کرده اند و فیلم‌هایی که به دست ما رسیده گواه بر صحت اغلب ادعا هاست هر چند خرید ویدیو چک از سوی چند باشگاه از تناقضات کاسته است ولی مشکل اینجاست که داوران ما متمرکز نیستند و ذهن و خیال آسوده ندارند و مانند گذشتگان عاشق داوری نیستند وگرنه چرا نباید بعد از کاوه سر حدی؛امیدوار خاتمی،شهباز صدری و حمید راهجردیان در حسرت داوران متشخص و ممتاز بسوزیم؛باز خوب است که شاهمیری را داشتیم هرچند ایشان نیز آنقدر که بین المللی بودند درون مرز نبوده اند؟!

نویسنده:جمشیدحمیدی