جمعه بیست و هشتم اردیبهشت ماه
گذری بر هفته آغازین رقابت های سراسری

لیگی که ابتر آغاز شد

یک مثال فارسی است که می گوید کوه موش زایید. مصداق بارز این مثال لیگ برتر فوتبال ایران است که اولین مسابقه اش در استادیوم آزادی بدون تماشاگر برگزار شد در حالی که از قبل وعده داده شده بود در این فصل شاهد حضور بانوان در ورزشگاه ها و بهبود شرایط داوری خواهیم بود.

سخنان یحیی گل محمدی، سرمربی پرسپولیس در این رابطه جالب توجه بود که در انتقاد از مواضع و اقدامات فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و سازمان ها و نهادهای دست اندرکار مسابقات فوتبال صراحتا بر این مساله تاکید کرده بود که اگر قرار است مسابقات بدون تماشاگر برگزار شود چه بهتر که لیگ تعطیل شده و اصلا برگزار نشود.

همان گونه که بارها عنوان شده وضعیت باشگاه ها خصوصا تیم های لیگ برتری چندان رو به راه نبوده و شواهد امر گویای این واقعیت است که تعدادی از این باشگاه ها به دلیل بدهی با پنجره بسته نقل و انتقالات مواجه هستند و یا قادر به ثبت قراردادهای بازیکنان جدیدخود نمی باشند.

سخنان یحیی گل محمدی بسیار روشنگر بوده و می توان به جرئت اعلام کرد آنچه سرمربی پرسپولیس بر زبان آورده در حقیقت درد دل و سخن تمامی مربیان و حتی اکثر بازیکنان لیگ برتر است. زیرا چگونه است که چندین دوره لیگ برتر فوتبال برگزار شده ولی توجهی به زیرساخت ها و رفع مشکلات ورزشگاه ها نشده است؟ در این شرایط سخن از وی ای آر نمی گوییم که به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده است.

زمانی که بزرگترین ورزشگاه کشور قادر به برگزاری یک مسابقه با حضور تماشاگران نیست چگونه می توان انتظار داشت تیم های کوچک شهرستانی از پس برگزاری مسابقات حساس و مهم بربیایند؟

یکی از دلایلی که سال هاست تیم های فوتبال باشگاهی و ملی ما نتوانسته اند به موفقیت قابل توجهی در سطح آسیا یا جهان  دست بیابند همین بی توجهی به زیرساختها، فوتبال پایه و لیگ های یک و دو است زیرا یکی از مسایل مهمی که نه تنها در فوتبال بلکه در اکثر رشته های ورزشی نادیده گرفته شده و یا مورد بی توجهی قرار گرفته سازندگی و تربیت نسل آینده است.

به استثنا چند باشگاه می توان گفت اکثر باشگاه های لیگ برتری یا فاقد آکادمی موثر و سازنده هستند و یا اگرهم آکادمی برای رده هاو پایه های سنی دارند بنا به دلایلی که بر همگان آشکار است ناکارآمد و ابتر هستند. به این دلیل که آکادمی ها متاسفانه به کانونی برای سرکیسه کردن خانواده ها تبدیل شده که بارها رسوایی آنها افشا و آشکار و رسانه ای شده است. لذا در چنین وضعیتی به هیچ وجه نمی توان به پیشرفت و موفقیت در رده های پایه و ملی و باشگاهی امیدوار بود.

ناکامی فوتبال ایران در رده های ملی و باشگاهی مساله ای ریشه ای است که نیاز به بررسی های غیر مغرضانه، کارشناسانه و شفاف دارد ولی در فوتبالی که همه راه ها به رانت و پول و پارتی ختم می شود نمی توان امیدی به موفقیت و پیشرفت در این زمینه ها داشت.

وضعیت لیگ برتر آینه تمام نمای فوتبال کشور است. زمانی که سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و تمامی نهادهای ذی ربط قادر به برگزاری بدون دغدغه و شفاف یک مسابقه نیستند چگونه توقع داریم با کشورهای همسایه خصوصا عربستان و یا ژاپن ،کره جنوبی و استرالیا رقابت کرده وبا آنها  برابریکنیم یا آنهارا شکست دهیم؟

لیگی که از ابتدا چنین ناقص آغاز شده چگونه می تواند این مسیر را تا انتها به سلامت ادامه داده و طی کند؟

ممنوعیت حضور تماشاگران در استادیوم آزادی تا اطلاع ثانوی به بهانه آماده نبودن جایگاه تماشاگران از مسایلی است که از همین ابتدا بر روی لیگ برتر فوتبال ایران سایه انداخته و چهره دیگری از ناکارآمدی فدراسیون و لیگ فوتبال و نهادها و سازمان های نگهداری و نوسازی ورزشگاه ها را آشکار کرده است.

زیرا همان گونه که عنوان شد چگونه است که باوجود تعطیلی چندین ماهه مسابقات فوتبال توجه جدی به مساله ترمیم و رفع معایب و نارسایی های بزرگترین ورزشگاه ایران نشده است و آیا اصولا بازسازی ورزشگاه آزادی به صورت جدی در دستور کار است یا این مسایل  بهانه ای است تا واقعیت ها نادیده گرفته شده و بر روی آنها سرپوش گذارده شود؟

نویسنده: حسن فتحی