یکشنبه سی ام اردیبهشت ماه
از نگاهی دیگر...

سجادی، وزیر بلاتکلیف

با وجود این که چند روزی از سومین استعفا سجادی وزیر ورزش سپری شده ولی هنوز تکلیف او درباره ماندن یا رفتن مشخص نیست.  

اگرچه دلایل بسیاری برای استعفای او مطرح شده اما اعطای حکم ریاست فدراسیون کشتی توسط وی اوضاع را پیچیده تر کرده و بر بلاتکلیفی درباره سکاندار وزارت ورزش افزوده است.

اگر نگاهی به مسایلی بیندازیم که مدت هاست درباره وزارت ورزش و شخص وزیر مطرح است این واقعیت آشکار خواهد شد که سجادی وزیر ورزش در مدتی که در راس این وزارتخانه قرار داشته نه تنها نتوانسته خواسته های حامیان و دوستان خود را برآورده سازد بلکه ورزشکاران هم که طرف اصلی او هستند از وزیر ناراضی و به منتقد وزیر تبدیل شده اند. به طوری که بارها سخن از استیضاح و برکناری او به میان است. در این رابطه سخنان اخیر یک عضو هیات رییسه مجلس قابل تامل است که گفته بود: سجادی آبروی ایران را در سطح جهان برده و دولت قول داده او را برکنار کند. در غیر این صورت استیضاح خواهد شد.

پس از این اخطار شفاف و آشکار بود که برای سومین بار خبر استعفای سجادی منتشر شد دلیل آن هم برای سرپوش گذاشتن بر روی ناتوانایی های وزیر ورزش، آسیب وارده به طحال در ماجرای سقوط هلی کوپتر در شهر بافت اعلام شد در حالی که منتقدان بر این باور هستند که استعفای او در حقیقت برای فرار از استیضاح و برکناری بوده است ولی سوال این است که آیا استیضاح یا برکناری وزیر ورزش می تواند دردی از ورزش کشور دوا کند؟

آیا کسی که جانشین او خواهد شد قادر خواهد بود به اوضاع این وزارتخانه سر و سامان بخشیده و ورزش کشور را از بلاتکلیفی  و سردرگمی نجات دهد؟

آیا وزیر ورزش بعدی برنامه ای برای دلگرم کردن ورزشکاران و جلوگیری از فرار آنها از کشور خواهد داشت؟

اگر نگاهی به کارنامه وزرای ورزش از زمان تشکیل این وزارتخانه تا کنون بیندازیم مشخص خواهد شد که هیچ یک از آنها در قد و قواره حل مسایل و مشکلات ورزش کشور و امور جوانان  نبوده اند زیرا در راس این وزارتخانه که برای بهبود شرایط و وضعیت ورزش و امور جوانان تشکیل شد افرادی قرار  گرفتند که قادر به برآورده کردن خواسته ها و نیازهای ورزشکاران و جوانان نبوده اند. دلیل اصلی آن هم وضعیت نابسامانی است که امروزه شاهدیم.

در این سال ها متاسفانه ارتباطات و روابط گروهی، باندی و یا فامیلی جای شایسته سالاری را گرفته به همین دلیل خصوصا در وزارت ورزش و جوانان با وجود تمامی آمدن و رفتن ها، نه ورزش کشور سر و سامان یافته و نه به مسایل و خواسته های جوانان توجهی شده است. لذا با توجه به این روند ناقص به نظر نمی رسد وزیر بعدی هم قادر باشد تحولی اساسی و زیربنایی ایجاد کند.

امروزه ورزش کشور هم چون کشتی شکسته ای است که به گل نشسته و قادر به رها ساختن خود از مشکلاتی نیست که گریبانش را گرفته است. ورزش در تمامی کشورهای جهان مقوله ای پولساز، پرطرفدار، ضامن سلامتی و اشتغال زا  است ولی در ایران به دلیل باند بازی ها و رانت خواری ها به مساله ای تنش زا، مشکل آفرین و حاشیه ساز تبدیل شده که یکی از دلایل اصلی پیدایش این وضعیت سپردن سکان آن به دست افراد ناوارد، رانتی و مدیرانی بوده که توجهی به اصل ورزش و امورجوانان نداشته اند زیرا آنها متاسفانه در مسیری حرکت می کنند که با مقوله ورزش و اهداف آن بیگانه هستند.

ممکن است گفته شود برخی از دست اندرکاران ورزش حتی در فدراسیون ها  از جنس ورزش هستند اما آیا ورزشکار بودن می تواند راهگشا و مثبت تلقی شود؟ مگر همین آقای سجادی از جنس ورزش نیست ؟ در حالی که اگر به دقت بحران ورازت ورزش بررسی شود این واقعیت آشکار خواهد شد که مشکل جای  دیگری است به همین دلیل معتقدم تازمانی که این روند و وضعیت ادامه دارد ورزش کشور هم در همین گرداب گرفتار خواهد بود.

کاردانی هیچ نسبتی با ورزشی بودن یا دادن شعارهای زیبا  ندارد بلکه کاردان کسی است که با مشکلات و موانع آشنا بوده قادر به مقابله با آنها و هدایت این کشتی در دریای طوفان زده به ساحل امن باشد به همین دلیل باید اعتراف کرد هر شخصی هم به جای سجادی در جایگاه وزارت ورزش قرار بگیرد تازمانی که اندیشه و دیدگاه و خواستگاهش مشابه او باشد هیچ نغییر و تحولی را در ورزش کشور شاهد نخواهیم بود و این اقدامات فقط جا به جایی مهره های ناکارآمدی خواهد بود که هیچ نفعی برای ورزش کشور و ورزشکار ندارند.

نویسنده: حسن فتحی